آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

آرمان طلا

شانزدهمین ماهگرد

زبان ما قاصر است از شکر نعمت تولد و حس بودنت در شانزدهمین ماهگرد تولدت سر بر زمین سائیده و از درگاه حضرت حق نهایت سپاس خود را بجا آورده و برایت  سالهای سال عمر با عزت و برکت خواستاریم . باشد که بقاء عمرت با عزت و سربلندی و توام با سلامت باشد . فرشته ی من ماهگرد زمینی شدنت مبارک   ...
27 مهر 1392

مهر آرمان طلا

آرمانم پسر گلم ببخش که این روزا نمیتونمواست مطلب بذارم آخه اول مهر شده وروزای کار و خستگی و  ..... عزیزم سر کار رفتن ما هم تو رو درگیر کرده الهی فدات بشم طوری رفتار میکنی که انگار تو هم باید سرکار بری  جالب اینه که اکثر روزا درست ساعت ٧ بیدار میشی یه کم شیر میخوری و بعد از اینکه هوشیار شدی سنام میکنی سنامت هم جدا جداست یعنی به من جدا و به بابا هم جدا سنام میگی بعد ار چند بار سنام علیک میگی صب بخی اونم واسه هرکی اختصاصی بعدشم میگی ماماجو باباجو وقتی مطمئن میشی که نیستن میگی بییون (منظورت اینه که از پشه بند بری بیرون) خلاصه یه کم چرخ میزنی تا مامان جون و باباجون بیان دنبالت بعدشمبگل مامان جون ...
18 مهر 1392

جواب آرمان به زهرا جون

سنام زیا جو = سلام زهرا جون خوبی؟ =خوبی؟ منم تو دوس = منم تو رو دوست دارم دی تگ = دل منم واست تنگ شده میسی = مرسی از پیام هات بیا = بیا خونمون بس = بوس خپظ = خداحافظ ...
12 مهر 1392

اگر می دانستی

  اگر مي دانستي كه لحظه هاي حضورت ، تيك تاك ساعت زمان زندگي از كار باز مي ايستد   امواج طوفاني نگاهم را كه زير پلكهاي پراز اشكم پنهان است حس مي كردي     اگر مي دانستي كه صداي ضربان نفسهايت در قلب بيقرارم ، حكايت دلواپسي ها را نقش مي بندد   تمام قصه هايي را كه  براي رؤياهايم ساختم ، لمس و باور مي كردي اگر مي دانستي كه طنين ناز صدايت ، فصل فصل كتاب زندگي ام را رنگين و زيبا مي كند    آنگاه تمام اشكهایم براي دل شيشه اي و نازكت معنا مي شد    اگر مي دانستي كه لرزش ضربان قلبم براي ضربان قلب عاشقت چگونه هراسان مي تپد عشق را در امواج نگاه هاي بي تا...
5 مهر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمان طلا می باشد